کتمان

 

از حرف ها پُرم:
ابری که یخ زده است
از برف ها...

لبخنجر!

 

بغضیم که در گلوی هم می خندیم
چهل تکه به چهل رفوی هم می خندیم
پشت سرمان دست به خنجر داریم-
هر بار که پیش روی هم می خندیم