مدارا
سینه ات ساحل
شانه هایم موج
یک بغل با سختی دریا مدارا کن
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۶/۲۶ ساعت توسط مصطفا حسن زاده
|
سینه ات ساحل
شانه هایم موج
یک بغل با سختی دریا مدارا کن
خزان از آن طرف شیشه
به برگهای گل داخل اتاق رسید
تو همچنان دیریست
که پشت شیشه ی قاب اتاق، درگیری...
دیشب ِ خيس ِ صحن ِ گوهرشاد
التماس دعای باران بود...
برگهایم نور میخواهد
ریشههایم آب
آه ای اردیبهشت کاملا مطلوب
قدر یک رنگین کمان
بیرون بیا از خواب